به منظور آموزش انجام پایان نامه مدیریت آموزشی در این بخش نمونه فصل پنجم پایان نامه ارشد که مربوط به نتیجه گیری پایان نامه انجام شده می باشد ارائه شده است. دانشجویان می توانند با ذکر منبع از این فایل در انجام پایان نامه مدیریت آموزشی خود استفاده نمایند.
اخلاق حرفه ای به عنوان یکی از ویژگی های سرمایه ی انسانی و معنوی هر جامعه یا سازمان است اخلاق گرایی می تواند وسیله ای برای رشد معنوی افراد باشد. چرا که انسان معنوی نمی تواند اخلاقی زندگی نکند هوش معنوی نه تنها در حوزه های فردی بلکه در حوزه های سازمانی نیز مورد توجه است و علاوه بر حوزه های روانشناختی وارد سایر حوزه های علوم انسانی از جمله مدیریت شده است تحقیقات نشان می دهد معنویت تأثیر چشم گیری در بهبود عملکرد فردی و سازمانی داشته است.
همانند بهره هوشی و هوش عاطفی، هوش معنوی نیز در مدیریت و رهبری بسیار کاربرد دارد. بایرمن و ویتی ادعا میکنند یک پارادایم مدیریتی جدید که معنویت را در بر میگیرد در حال ظهور است. پارادایم جدید مدیریت حاصل تغییر در سطح هوشیاری کارکنان و مدیرانی است که در محیط کار خود در پی معنای بیشتری هستند. افرادی که دیدگاهی معنوی دارند، نسبت به تغییر پذیراتر هستند، در زندگی خود احساس هدفمندی و معنا دارند، اهمیت اتصال به یک کل بزرگتر را میفهمند، و ادراک و بیانی فردی از معنویت خود دارند. این افراد از ذهنیت وفور برخوردارند یعنی باور دارند که منابع کافی برای همه وجود دارد و نیازی به رقابت نیست. در نتیجه این افراد راحتتر به یکدیگر اعتماد میکنند، اطلاعات و کارشان را به مشارکت میگذارند و با همکاران و اعضای گروهشان هماهنگ میشوند تا به اهداف متقابلشان دست پیدا کنند. افراد در سلسله مراتب سازمانهایی که گرایش معنوی دارند، برای توانمندسازی یکدیگر تلاش میکنند. افرادی که در پارادایم معنویت زندگی میکنند در تصمیمگیریها بیشتر به بصیرت و عواطف توجه میکنند و در موقعیتهای تعارض بیشتر از استراتژیهای همکاری برد-برد استفاده مینمایند (بایبرمن و ویتی، ۱۹۹۷).
اخیرا تحقیقات زیادی در زمینه معنویت در محیط کار انجام شدهاست. محققان بیان میکنند که تشویق معنویت در محیط کار میتواند منجر به مزایا و منافعی از قبیل افزایش خلاقیت، افزایش صداقت و اعتماد، افزایش حس تکامل شخصی، افزایش تعهد سازمانی، بهبود نگرشهای شغلی کارکنان همچون افزایش رضایت شغلی، مشارکت شغلی، و نیز کاهش نیات ترک محیط کار، افزایش اخلاق و وجدان کاری، انگیزش بیشتر، و نیز عملکرد و بهرهوری بالاتر شود (فتاحی، ۱۳۸۶).
هوش معنوی و معنویت در محیط کار میتوانند در ارتقاء سطح رهبری سازمان نیز بهکار برده شوند. اخیرا مفهوم رهبری معنوی در ادبیات مدیریت و رهبری بهطور جدی مطرح شدهاست. در دوران متلاطم امروز و با پیشرفت هر روزه فنآوری، بهترین عملکردها و فنآوریها هم به سرعت پشت سر گذاشته میشوند. به همین علت شاهد تاکید بیشتر بر استراتژی، مدیریت و رهبری سازمانی هستیم، که در این میان توجه خاصی به جایگاه شهود در رهبری و مدیریت میشود (کاکاباتسه و دیگران، ۲۰۰۲، ص ۱۶۶). به خصوص بر چگونگی بکارگیری عقاید معنوی و ارضاء نیازهای معنوی کارکنان در محیط کار تاکید شده و معنویت را به عنوان پایه و اساس کار مطرح میکنند. به این ترتیب ما به رهبرانی نیاز داریم که به بعد دیگر زندگی انسانی، فراتر از روابط عادی رهبر پیرو توجه کنند (فرهلم ، ۱۹۹۶، ص ۱۲). مسلما هوش معنوی رهبران معنوی در سطح بالایی میباشد و در واقع آنها با استفاده از تواناییها و ویژگیهای هوش معنوی است که از دیگر رهبران فراتر میروند. گولمن (۱۹۹۵) عقیده دارد که بهره هوشی پیشنیاز رسیدن به پستهای مدیریتی است و هوش عاطفی نیز پیشنیاز رهبری است. با اینحال هوش عاطفی بالا نیز موفقیت فوقالعاده رهبری را تضمین نمیکند. امروزه روانشناسان بر این باورند که موفقیت نهایی یک سازمان بزرگ به هوش معنوی مدیران و کارکنان آن بستگی دارد هر چند که هوش عقلانی و هوش عاطفی نیز تا حدی این موفقیت را تضمین می کند. آنها معتقدند تشویق معنویت در محیط کار می تواند منجر به افزایش خلاقیت، صداقت و اعتماد، حس تکامل شخصی، تعهد سازمانی، رضایت شغلی، مشارکت شغلی، اخلاق و وجدان کاری، انگیزش، عملکرد و بهره وری بالا شود. یک مدیر معنوی قادر می شود طوری سازمان خود را به موفقیت برساند که همه مشتریان، کارکنان و افراد جامعه از آن منتفع شوند.
این پژوهش به شیوه تحقیق توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران دبیرستان های دولتی شهرستان مشهد می باشد.که از طریق نمونه گیری طبقه ای سه ناحیه انتخاب شد و از این سه ناحیه از طریق جدول مورگان 118نفر به عنوان نمونه نهایی انتخاب گردید.
ابزار گرد آوری داده شامل دو پرسشنامه اخلاق حرفه ای و هوش معنوی بدیعی است که پرسشنامه ها پس از تایید روایی و پایایی آن، بین نمونه آماری توزیع شد. داده های حاصل از پرسشنامه-های گردآوری شده با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که بین مولفه های مختلف پرسشنامه هوش معنوی از جمله تفکر کلی و بعد اعتقادی، پرداختن به سجایای اخلاقی ، خودآگاهی و عشق و علاقه ، و نمره کلی پرسشنامه هوش معنوی با مولفه های (اخلاق فردگرایانه ، اخلاق وظیفه گرایانه ، اخلاق عدالتی، اخلاق حقوقی و نمره کلی اخلاق حرفه ای)رابطه معناداری وجود دارد.
در نهایت گزارش پژوهش در فصل پنج تنظیم شد. در زیر به تفصیل به توصیف و تفسیر نتایج سوالات پژوهش و فرضیات آن پرداخته می شود.
سوال اول و دوم:
اخلاق حرفه ای مدیران دبیرستان های دولتی شهرستان مشهد ، چگونه است؟
برای پاسخ به این سوال از آمار توصیفی استفاده شد. میانگین مولفه های اخلاق فردگرایانه، اخلاق وظیفه گرایانه ، اخلاق عدالتی ، اخلاق حقوقی و نمره کلی اخلاق حرفه ای بالاتر از نقطه میانگین بود در ادامه برای بررسی این امر که آیا تفاوت معناداری بین میزان اخلاق حرفه ای مدیران دبیرستان های دولتی شهرستان مشهد با نقطه مطلوب وجود دارد از آزمون مقایسه میانگین با یک ارزش ثابت استفاده شد.
با توجه به سطح معناداری آزمون در مولفه های مختلف که کمتر از 05/0 است، میانگین سطح اخلاق فردگرایانه، اخلاق وظیفه گرایانه، اخلاق عدالتی، اخلاق حقوقی و بالاخره میانگین نمره کلی اخلاق حرفه ای با عدد در نظر گرفته شده تفاوت دارد و با توجه به مقدار آماره میانگین، این مقدار از عدد درنظر گرفته شده (3) در همه مولفه ها (به غیر از مولفه اخلاق فرد گرایانه که کمتر از میانگین است) بیشتر است.
سوال سوم و چهارم:
هوش معنوی مدیران دبیرستان های دولتی شهرستان مشهد ، چگونه است؟
برای پاسخ به این سوال از آمار توصیفی استفاده شد. میانگین مولفه تفکر کلی و بعد اعتقادی ، توانایی مقابله با مشکلات ، پرداختن به سجایای اخلاقی ، خودآگاهی و عشق و علاقه و نمره کلی هوش معنوی در سطح بالا و متوسط به بالا بود. پراکندگی از میانگین در تمام مولفه ها به استثناء مولفه توانایی مقابله و تعامل با مشکلات در سطح متوسط به پایین یعنی پراکندگی آنها کم بود. اما در مولفه توانایی مقابله با مشکلات در سطح متوسط به بالا یعنی پراکندگی پاسخ به سوالات این مولفه زیادبود. در ادامه برای بررسی این امر که آیاتفاوت معناداری بین میزان هوش معنوی مدیران دبیرستان های دولتی شهرستان مشهد با نقطه مطلوب وجود دارد از آزمون مقایسه میانگین با یک ارزش ثابت استفاده شد. با توجه به سطح معناداری آزمون در مولفه های مختلف تفکر کلی و بعد اعتقادی ، پرداختن به سجایای اخلاقی ، خودآگاهی و عشق و علاقه که کمتر از 05/0 است، میانگین سطح تفکر کلی و بعد اعتقادی، پرداختن به سجایای اخلاقی ، خودآگاهی و عشق و علاقه با عدد در نظر گرفته شده تفاوت دارد و با توجه به مقدار آماره میانگین، این مقدار از عدد درنظر گرفته شده (4) در این مولفه ها بیشتر است. اما در مولفه توانایی مقابله و تعامل با مشکلات با توجه به سطح معناداری آزمون در این مولفه که کمتر از 05/0 است، میانگین سطح توانایی مقابله و تعامل با مشکلات با عدد در نظر گرفته شده تفاوت دارد و با توجه به آماره میانگین، این مقدار از عدد درنظر گرفته شده (4) کمتر است.همچنین با توجه به سطح معناداری آزمون در مولفه نمره کلی هوش معنوی که بیشتر از 05/0 است،میانگین سطح نمره کلی هوش معنوی با عدد در نظر گرفته شده تفاوت معناداری ندارد.
سوال پنجم:
چه رابطه ای بین اخلاق حرفه ای مدیران دبیرستان های دولتی شهرستان مشهد و هوش معنوی آنها وجود دارد؟
برای پاسخ به این سوال ابتدا از طریق اجرای آزمون کولموگروف اسمیرنف فرض نرمال بودن توزیع متغیرها مورد بررسی قرار گرفت که نرمال بودن توزیع متغیرها مورد تایید قرار گرفت و سپس از آزمون آماری پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد با توجه به اینکه (00/P=0r= 0/34 , n=113 ,) است لذا به وجود رابطه مثبت بین آنها دلالت داردو این همبستگی معنادار و تقریباً ضعیف است. به این معنی که با افزایش هوش معنوی میزان رعایت اخلاق حرفه ای تا حدی افزایش پیدا می کند.
فرضیه اصلی:
بین اخلاق حرفه ای و هوش معنوی رابطه وجود دارد.
نتایج پژوهش به وجود رابطه مثبت بین آنها دلالت داردو این همبستگی معنادار و تقریباً ضعیف است. به این معنی که با افزایش هوش معنوی میزان رعایت اخلاق حرفه ای تا حدی افزایش پیدا می کند.پژوهش های مختلفی در رابطه با هوش معنوی و اخلاق حرفه ای به طور جداگانه انجام شده است اما پژوهشی که رابطه ی این دو مؤلفه را با هم بسنجد یافت نشد . نتایج تحقیقات آمرام (2009)تأثیر مثبت هوش معنوی بر اثربخشی رهبران تجاری را نشان داد و در پژوهشی که کیانی و همکارانش انجام دادند نتایج پژوهش نشان داد که ویژگی های شخصیتی با میزان رعایت اخلاق حرفه ای رابطه معناداری دارد. همچنین بر اساس پژوهشی که نکویی و نکویی زاده(1389) انجام دادند به این نتیجه رسیدند که ارزش های اخلاقی به طور مستقیم بر روی رفتار اخلاقی اثر می گذارند. در پژوهشی که محمدرسول الماسی فرد ومحسن یاراحمدی(1391) تحت عنوان بررسی رابطه بین میزان پایبندی مدیران به اخلاق حرفه ای و ابعاد کارآفرینی شرکتی رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد.همچنین نتایج پژوهش نادی و گل پرور(1390) تحت عنوان بررسی روابط ساده و ترکیبی مولفه های معنویت با وفاداری در محیط کار نشان داد رابطه معناداری بین وفاداری ومعنویت وجود دارد.
فرضیه های فرعی:
1-بین اخلاق حرفه ای و تفکرکلی و بعد اعتقادی رابطه وجود دارد.
انجام داد از میان ابعاد هوش معنوی، جامع نگری و بعد اعتقادی نمره ی بالاتری به خود اختصاص دادند.
با توجه به اینکه در رابطه با مولفه تفکر کلی و بعد اعتقادی با نمره کلی اخلاق حرفه ای به وجود رابطه مثبت بین آنها دلالت دارد که البته این همبستگی معنادار و تقریباً ضعیف است . به این معنی که با افزایش تفکر کلی و بعد اعتقادی افراد میزان رعایت اخلاق حرفه ای آنها تا حدی افزایش پیدا می کند. در پژوهشی که میر جلیلی و شفیعی (1391) هوش معنوی فرد را در جهت هماهنگی با پدیده های اطراف و دستیابی به یکپارچگی درونی و بیرونی یاری می کند این هوش به فرد دید کلی در مورد زندگی و همه تجارب و رویدادها می دهد و او را قادر به استفاده از ظرفیت ها و منابع معنوی برای تصمیم گیری های مهم و حل مسائل روزانه می کند. بر این اساس فردی که از تفکر کلی و اعتقادی بالایی برخوردار باشد می تواند در زمینه حرفه وشغل نیز موفقیت هایی کسب کند و از اخلاق حرفه ای خوبی برخوردار باشد.
2 - بین اخلاق حرفه ای وتوانایی مقابله با مشکلات رابطه وجود دارد.
بر اساس نتایج بدست آمده از این پژوهش بین مولفه توانایی مقابله با مشکلات با نمره کلی اخلاق حرفه ای رابطه معناداری وجود ندارد. در پژوهشی که سامیه و همکارانش (1392) انجام داد یافته ها نشان داد دانشجویان در حیطه توانایی مقابله با مشکلات، نمره ی بالاتری را به خود اختصاص دادند.
رد این فرضیه را اینگونه می توان تبیین کرد که یک فرد ممکن است بیشتر در بعضی از حیطه ها رشد یابد ولی در حیطه های دیگر نه.وقتی مباحث و مسائل اخلاقی حل نشده باقی می ماند؛ از رشد معنوی بازداری می شود. هوش معنوی، شامل درجه ای از رشد اخلاقی و همچنین رفتار اخلاقی است . ترویج و پرورش هوش معنوی بدون شناختن دامنه ی وسیع تجارب معنوی ناکامی خواهد بود.
3- بین اخلاق حرفه ای و سجایای اخلاقی رابطه وجود دارد.
در خصوص رابطه مولفه پرداختن به سجایای اخلاقی با نمره کلی اخلاق حرفه ای نیز به وجود رابطه مثبت بین آنها دلالت دارد و این همبستگی معنادار و تقریباً متوسط است. به این معنی که با افزایش پرداختن افراد به سجایای اخلاقی، میزان رعایت اخلاق حرفه ای آنها تا حد متوسطی افزایش پیدا می کند. در پژوهشی که سلیمیان و همکارانش انجام دادند. دو بعد توانایی مقابله با مشکلات و پرداختن به سجایای اخلاقی با استرس شغلی رابطه مثبت و معنادار دیده شد.
وجود این رابطه را اینگونه می توان تبیین کرد: اخلاق نیرویی است که از درون انسان را تحت کنترل و مراقبت دائمی قرار می دهد و شدیدترین انضباطها را ایجاد می کند. به همین ترتیب کسی که از سجایای اخلاقی بالایی برخوردار است در حرفه ی خود نیز سعی می کند مقررات و قوانین مربوط را رعایت کند یه همین طریق از اخلاق حرفه ای بالایی نیز برخوردار می باشد.
4-بین اخلاق حرفه ای وخود آگاهی و عشق وعلاقه رابطه وجود ارد.
در خصوص رابطه مولفه خودآگاهی و عشق و علاقه با نمره کلی اخلاق حرفه ای به وجود رابطه مثبت بین آنها دلالت دارد و این همبستگی معنادار و تقریباً ضعیف است.به این معنی که با افزایش خودآگاهی و عشق و علاقه افراد میزان رعایت اخلاق حرفه ای آنها تا حد کمی افزایش پیدا می کند. که این با تحقیقات سلیمیان و همکارانش همخوانی ندارد در پژوهشی که انجام دادند بین خودآگاهی و تفکر کلی و اعتقادی با استرس شغلی رابطه معنی داری دیده نشد.
وجود این رابطه را اینگونه می توان تبیین کرد: هوش معنوی باعث افزایش قدرت انعطاف پذیری و خودآگاهی انسان می شود که خودآگاهی شامل آگاهی از رابطه با موجود متعالی،افراد دیگر،زمین و همه موجودات می باشد بدین ترتیب فردی که از خود آگاهی بالایی برخوردار است رابطه خود با محیط اطراف به ویژه محیط کاری را تنظیم می کند و از اخلاق حرفه ای بالایی برخوردار است.
5-بین اخلاق حرفه ای وسجایای اخلاقی رابطه مثبت وجود دارد.
در رابطه با مولفه پرداختن به سجایای اخلاقی با نمره کلی اخلاق حرفه ای نتایج پژوهش به وجود رابطه مثبت بین آنها دلالت دارد و این فرضیه تأیید می شود.بدین معنا که افرادی که از سجایای اخلاقی بالایی برخوردارند، اخلاق حرفه ای بالایی نیز دارند. اخلاق بخشی از استدلال منطقی در زمینه اداره عقلایی سازمان است اگر سازمانی دارای ساختار اخلاقی باشد. همکاری های داخل سازمانی آن بهتر و در نتیجه عملکرد افراد بهبود می یابد.
یافته های این پژوهش بیانگر این است که بین اخلاق حرفه ای و هوش معنوی رابطه مثبت و معناداری وجود دارداما این همبستگی بین مولفه های مختلف معنادار و متوسط یا تقریباً ضعیف است. یعنی مثلا در رابطه با مولفه تفکر کلی و بعد اعتقادی با نمره کلی اخلاق حرفه ای بین آن ها رابطه مثبت وجود دارد که البته این همبستگی معنادار و تقریباً ضعیف است . به این معنی که با افزایش تفکر کلی و بعد اعتقادی افراد میزان رعایت اخلاق حرفه ای آنها تا حدی افزایش پیدا می کند.
تأیید فرضیه دوم نشان می دهد که بین تفکر کلی و بعد اعتقادی و اخلاق حرفه ای رابطه مثبت وجود دارد یعنی کسانی که در بعد تفکر کلی و اعتقادی نمره قابل قبولی کسب کرده اند تا حدی از اخلاق حرفه ای بالایی نیز برخوردارند .
در پژوهشی که میر جلیلی و شفیعی انجام داد از میان ابعاد هوش معنوی، جامع نگری و بعد اعتقادی نمره ی بالاتری به خود اختصاص دادند. در خصوص رابطه مولفه پرداختن به سجایای اخلاقی با نمره کلی اخلاق حرفه ای نیز به وجود رابطه مثبت بین آنها دلالت دارد و این همبستگی معنادار و تقریباً متوسط است. به این معنی که با افزایش پرداختن افراد به سجایای اخلاقی، میزان رعایت اخلاق حرفه ای آنها تا حد متوسطی افزایش پیدا می کند. در پژوهشی که سلیمیان و همکارانش انجام دادند. دو بعد توانایی مقابله با مشکلات و پرداختن به سجایای اخلاقی با استرس شغلی رابطه مثبت و معنادار دیده شد.
در خصوص رابطه مولفه خودآگاهی و عشق و علاقه با نمره کلی اخلاق حرفه ای نیز به وجود رابطه مثبت بین آنها دلالت دارد و این همبستگی معنادار و تقریباً ضعیف است. به این معنی که با افزایش خودآگاهی و عشق و علاقه افراد میزان رعایت اخلاق حرفه ای آنها کمی افزایش پیدا می کند.که این با تحقیقات سلیمیان و همکارانش همخوانی ندارد در پژوهشی که انجام دادند بین خودآگاهی و تفکر کلی و اعتقادی با استرس شغلی رابطه معنی داری دیده نشد. اما بین مولفه توانایی مقابله و تعامل با مشکلات با نمره کلی اخلاق حرفه ای رابطه معناداری بین آنها وجود ندارد. در پژوهشی که سامیه و همکارانش انجام داد یافته ها نشان داد دانشجویان در حیطه توانایی مقابله با مشکلات، نمره ی بالاتری را به خود اختصاص دادند.
و در رابطه با نمره کلی هوش معنوی و نمره کلی اخلاق حرفه ای نیز به وجود رابطه مثبت بین آنها دلالت دارد و این همبستگی معنادار و تقریباً ضعیف است . به این معنی که با افزایش هوش معنوی میزان رعایت اخلاق حرفه ای تا حدی افزایش پیدا می کند. در پژوهشی که کیانی و همکارانش انجام دادند نتایج پژوهش نشان داد که ویژگی های شخصیتی با میزان رعایت اخلاق حرفه ای رابطه معناداری دارد.همچنین بر اساس پژوهشی که نکویی و نکویی زاده انجام دادند به این نتیجه رسیدند که ارزش های اخلاقی به طور مستقیم بر روی رفتار اخلاقی اثر می گذارند.نتایج تحقیقات آمرام تأثیر مثبت هوش معنوی بر اثربخشی رهبران تجاری را نشان داد. در پژوهشی که محمدرسول الماسی فرد ومحسن یاراحمدی تحت عنوان بررسی رابطه بین میزان پایبندی مدیران به اخلاق حرفه ای و ابعاد کارآفرینی شرکتی رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد.همچنین نتایج پژوهش نادی و گل پرور تحت عنوان بررسی روابط ساده و ترکیبی مولفه های معنویت با وفاداری در محیط کار نشان داد رابطه معناداری بین وفاداری ومعنویت وجود دارد.
اخلاق مسئله ای درونی و زیربنایی است. هدف باید پرورش انسان هایی باشد که بتوانند با اندیشه ای خلاق با مشکلات روبه رو شده و به حل آن ها بپردازند. به گونه ای که انسان ها بتوانندبه خوبی با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و با بهره گیری از دانش جمعی و تولید افکار نو مشکلات را از میان بردارند بر اساس نتایج بدست آمده از این پژوهش و پژوهش های دیگری که انجام شده می توان گفت با توجه به اینکه هوش معنوی نیز مانند سایر هوش ها قابل تغییر و رشد است می شود با آموزش وفراهم کردن شرایط مناسب برای مدیران به بالا رفتن هوش معنوی مدیران جهت مسئولیت پذیری و رعایت با اخلاق حرفه ای کمک کرد تا بتوانیم آموزش و پرورشی با اهداف متعالی داشته باشیم.
پیشنهادات بر اساس یافته های تحقیق:
1. پيشنهاد میشود مديران آموزش و پرورش کشور عامل هوش معنوی را به عنوان يکي از فاکتورهای مد نظر برای انتخاب کارکنان مد نظر قرار دهند.
- پيشنهاد میشود کارکنان آموزش و پرورش به نحو شايسته در جريان نتايج به دست آمده از چنين پژوهشهايي قرار گيرند و از طريق برگزاری کلاسها و دورههای مختلف آموزشی، راهنماييها و اطلاعات لازم جهت ارتقاء مهارتهای مختلف از جمله هوش معنوی را دريافت کنند، تا بدين وسيله خروجیهای چنين پژوهشهای پيمايشی بتواند مفيد بوده، و اسباب ارتقاء مدیران را فراهم نماید.
-. پيشنهاد میشود در پژوهشهای جداگانه، تأثير ساير مؤلفهها و عوامل بر روی مدیران مشخص شود و برای بهبود آنها برنامهريزی شود.
- پيشنهاد میشود مشابه کار انجام شده در اين پژوهش در ساير بخشهای عمومی نیز چنین کاری انجام شود تا بدين وسيله سطح معنوی کارکنان افزایش یابد و در کلِ بدنهی بخشهای عمومی به نتايج کلی و عامتری دست يافت.
پیشنهادات به دیگر محققان:
انجام پایان نامه مدیریت آموزشی حاضر همچون سایر تحقیق های علوم انسانی با محدودیت های فراوانی روبه رو بود ازجمله:
-این پژوهش بر روی مدیران دبیرستان ها انجام شد متأسفانه در سازمان آموزش و پرورش اهمیت چندانی برای کارهای پژوهشی قائل نیستند و از محقق آن طور که شایسته است حمایت نمی شود که این خود باعث عدم پیشرفت و راکد ماندن این سازمان که مهمترین سرمایه ی آن نیروی انسانی است می شود.و همچنین به زحمت افتادن محقق و تأثیر بر انگیزه ی پژوهشی وی می شود.
- در این سازمان کاغذ بازی و طی کردن مراحل اداری جهت اخذ مجوز وقت زیادی را از محقق گرفت.
-برخورد کردن توزیع پرسشنامه ها به امتحانات پایان سال و مشغله مدیران.
در صورت نیاز به مشاوره در زمینه انجام پایان نامه مدیریت آموزشی با ما در ارتباط باشید.
نوشتن پایان نامه مدیریت گردشگری را می توانید در آموزشی که در این بخش ارائه شده اس [...]
نوشتن رساله دکتری مدیریت اجرایی نکات مخصوص به خود را دارد. در این بخش از آموزش&nb [...]
روش تحقیق کمی یکی از روشهای مهم در تحقیق علمی است که برای جمعآوری، تج [...]
برگزاری تکمیل ظرفیت آزمون استخدامی آموزش و پرورش 1403؛ به زودی [...]
همراه ما باشید با آخرین اخبار پژوهشی کشور در بهمن ماه 1402. [...]
جدیدترین اخبار علمی کشور را می توانید اینجا در وبسایت آکادم [...]
آخرین اخبار علمی - پژوهشی کشور در ادامه به حضورتان ارائه می گردد. [...]